دل دیدنی های شهر سرب و سراب/فرگرد504
من قلم را روان بخش ريشه ها و پاسدار انديشه ها دیدم.
نگارش سطور پلي است از نور ، از گنجينه اسلاف به سينه اخلاف.
من قلم را ابزار « مایسطرون» و محرم اسرار مکنون دیدم .
من چه غم انگیز دیدم سرنوشت بسیاری از انسان ها را که چون کرم ابریشم تمام عمر قفس می بافند ،ولی هنوز اندیشه پریدن دارند!!
من هیچ انسانی را شایسته رهبری دیگر انسان ها ندیدم ؛زیرا ما دیگران را فقط تا آن قسمت از جاده که خود پیمودهایم، میتوانیم هدایت کنیم.
(با الهام از سخن اسکات پک)
من متکلمی را دیدم که آن چنان بر عرصه مجادله مسلط بود که می توانست به اسکیموها برف بفروشد و به واعظان،حرف!!
او همه مدعیان را به جای خو.د نشانده ،اما خود از درک حقیقت درمانده است!!
ادامه دارد...
شفیعی مطهر
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: قطعه ادبي
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
وب نامه شفیعی
مطهر و
آدرس
modara.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.